رمز و راز جمجمه های کریستالی افسانه ای

به گزارش ورزش من و تو، بعضی معتقدند که جمجمه های کریستالی از فرهنگ هایی آمده اند که از شهر گمشده آتلانتیس به آمریکای مرکزی نقل مکان نموده اند. نظر دیگری هم وجود داشت که می گفت آن ها به وسیله بیگانگانی که مدت ها قبل از ثبت تاریخ از زمین تماشا نموده بودند، جا مانده اند.

رمز و راز جمجمه های کریستالی افسانه ای

خبرنگاران | جمجمه های کریستالی انسان با قدرت های عرفانی ادعایی، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در آمریکای مرکزی پیدا شدند. ابتدا تصور می شد که آن ها مصنوعاتی از فرهنگ آزتک و مایا ها هستند. به همین خاطر تعدادی از موزه ها و مجموعه داران و افراد ثروتمند می خواستند به آن ها دست پیدا نمایند.

به گزارش خبرنگاران ، بعضی از جمجمه ها به میزان واقعی بودند، در حالی که بعضی دیگر مینیاتوری بودند. اما همه آن ها هیجان جامعه باستان شناسی را برانگیخت. بعضی معتقدند که آن ها از فرهنگ هایی آمده اند که از شهر گمشده آتلانتیس به آمریکای مرکزی نقل مکان نموده اند. نظر دیگری هم وجود داشت که می گفت جمجمه های کریستالی به وسیله بیگانگانی که مدت ها قبل از ثبت تاریخ از زمین تماشا نموده بودند، جا مانده اند.

البته بسیاری از این نظریه های نسبتاً عجیب و غریب جایگاه خود را از دست دادند، زیرا بلافاصله فرضیه هایی در خصوص جوامع پیش از کلمبیا به عنوان منبع جمجمه ها مطرح شد و به زودی افسانه هایی دیگری در خصوص آن ها شکل گرفت.

طبق گزارش ها، در مجموع 13 جمجمه تا به امروز پیدا شده که در سراسر دنیا پراکنده شده اند.

در این میان شخصی این افسانه را ایجاد کرد که اگر 13 جمجمه در یک مکان دوباره جمع شوند، اسرار حیات برای بقای نوع بشر فاش خواهد شد.

جمجمه عذاب

در سال های 1924 یا 1926، فردریک میچل هجز، ماجراجوی مشهور انگلیسی که یک تیم اعزامی را در هندوراس انگلیس (که امروزه بلیز نامیده می گردد) رهبری می کرد. او و دخترش آنا در حال آنالیز ویرانه های مایا ها در لوبانتون بودند که به طور تصادفی به جمجمه ای کریستالی برخورد کردند.

با این حال، میچل هجز تا سال 1956 هیچ اشاره ای به این کشف نکرد. او در کتاب خود به نام خطر متحد من Danger My Ally، ادعا کرد که قدمت جمجمه کریستالی حداقل 3600 سال پیش است و حدود 150 سال طول کشیده تا با شن و ماسه ساییده گردد و کریستال سنگ خالص به دست آید؛ بنابراین هجز آن را جمجمه عذاب نامید.

او اسطوره مفصلی پیرامون این جمجمه مصنوعی ساخت و ادعا کرد که این جمجمه توانایی کشتن کسانی را دارد که آن را مسخره می نمایند. از سوی دیگر او گفته بود که جمجمه دارای قدرت شفابخشی زیادی است.

فردریک میچل هجز در سال 1959 درگذشت و دخترش آنا جمجمه را به ارث برد. او نیز با داستان چگونگی یافتن جمجمه زیر محراب در معبدی ویران شده، مصاحبه نمایندگان و مخاطبان را دوباره جذب کرد.

او بعلاوه از حرف های فرانک دورلند -که می گفت موسیقی کرال از جمجمه شنیده می گردد- سو استفاده کرد. او با همین حرف ها ادعای قدرت درمانی کریستال ها را عنوان نمود و بار دیگر نظر عموم را به جمجمه عذاب جلب کرد.

جمجمه موزه بریتانیا

البته پیش از جمجمه میچل هجز، جمجه مشابه و قدیمی تری کشف شد که در موزه بریتانیا به نمایش گذاشته شده بود. این جمجمه خاص برای اولین بار در سال 1881 در مغازه پاریس Eugène Boban، فروشنده عتیقه جات پیدا شد. او این جمجه را در سال 1886 به آمریکا برد و در حراجی تیفانی و شرکا فروخت.

در سال 1898 نیز این جمجه به موزه بریتانیا فروخته شد و موزه آن را به نمایش گذاشت و برچسب آن را به عنوان متعلق به تمدن مکزیک پیش از کلمبیا معرفی کرد.

موزه اشاره می نماید که اگرچه سبک سازی ویژگی های جمجمه به طور کلی با نمونه های دیگری که به عنوان کنده کاری های آزتک یا میکستک پذیرفته شده اند مطابقت دارد، ظاهر کلی، نمونه ای واضح از آزتک یا هر سبک هنری رایج میان آمریکایی ها را ارائه نمی دهد.

اما در نهایت، تردید ها در خصوص منشأ پیدایش جمجمه، به ویژه به دلیل ارتباط آن با بوبان، شروع شد. او یک آدم بدجنس بود که گهگاه به تجارت کالا های تقلبی می پرداخت.

پشت پرده جمجمه های کریستالی

تردید ها در باره اصالت این جمجه های کریستالی درست همزمان با کشف آن ها شروع شد. اما بیشتر منتقدان به دلیل علاقه شان به این آثار، در نهایت با روایت جذابی که ساخته شده بود، همراه شدند. اما در سال 1992، یک بسته مرموز به موزه ملی تاریخ طبیعی اسمیتسونیان رسید که داخل آن یک شی کریستالی سفید به شکل جمجمه انسان بود.

جالب اینجا است که یادداشتی ناشناسی هم ضمیمه جمجمه شده بود که در آن نوشته شده بود: این جمجمه کریستالی آزتک، که ظاهراً بخشی از مجموعه پورفیریو دیاز است، در سال 1960 در مکزیک خریداری شد. من آن را بدون ملاحظه به موسسه اسمیتسونیان اهدا می کنم.

در ادامه این شیء به جین مک لارن والش، انسان شناس و متخصص هنر پیش از کلمبیا تحویل داده شد. او یک تحقیق را شروع کرد که در نهایت حقایقی درباره جمجه های کریستالی را فاش می کرد.

در این رابطه محققان توانستند با استفاده از میکروسکوپ های الکترونی، نشان دهند که حکاکی ها صورت گرفته روی جمجه ها با ابراز هایی صورت گرفته که بدون شک در دسترس آزتک ها یا مایا ها نبوده است. آن ها به این نتیجه رسیدند که حکاکی به ویژه حرف H با چرخ چرخشی جواهرساز ها صورت گرفته است.

آزمایشات دیگر نشان داد که کوارتز یا از برزیل یا ماداگاسکار و آمده است و ردی از آمریکای مرکزی وجود ندارد.

در مرحله بعد، نوبت جمجمه میچل هجز بود که با تحقیق دانشمندان یک بار برای همواره افسانه اش به سرانجام برسد. البته آنا میچل هجز ابتدا از معاینه فیزیکی جمجمه ای که در اختیار داشت خودداری کرد. اما پس از مرگ او در سال 2008، جمجمه تحت آزمایش نهاده شد و معلوم شد که جمجه منشا کاملاً مدرنی دارد.

بعد هم والش و همکارانش دریافتند که جمجمه های کریستالی را یوژن بوبان با فریبکاری ساخته است. آن ها احتمال دادند که او جمجمه ها را در آلمان ساخته و سپس آن ها را به عنوان مصنوعات اصیل پیش از کلمبیا به دیگران فروخته است

البته پس از انتشار اقدامات فریبکارانه یوژن بوبان، این تجارت باز هم ادامه پیدا کرد و بعضی موزه ها باز هم فریب همان افسانه قدیمی را خوردند و جمجه های کریستالی مدرن را به عنوان یک شی مرموز خریداری کردند. جالب اینجاست که هنوز هم موزه دارانی از سراسر دنیا جین مک لارن والش، انسان شناس و متخصص هنر پیش از کلمبیا را فرا می خوانند تا در خصوص اصالت این جمجه ها نظر بدهد. در نهایت هم او اعلام می نماید آن ها جعلی هستند.

منبع: فرادید
انتشار: 21 دی 1401 بروزرسانی: 21 دی 1401 گردآورنده: manotosport.ir شناسه مطلب: 2143

به "رمز و راز جمجمه های کریستالی افسانه ای" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رمز و راز جمجمه های کریستالی افسانه ای"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید