اگر می خواهید بچه دار شوید...

به گزارش ورزش من و تو، راستی، شما ازدواج نموده اید؟ چه مدتی است؟ بچه دار شده اید؟ نه؟ چرا؟ از زیر بار مسوولیت بچه داری فرار می کنید؟ وضع اقتصادی خراب است؟ رابطه تان با همسرتان تاثیر گذاشته است؟ از کم شدن محبت همسر می ترسید؟ شاید همه اینها تنها بهانه باشد و شاید هم دغدغه اصلی همسران اما باید دانست که با تغییر نگرشمان به زندگی،

اگر می خواهید بچه دار شوید...

اگر می خواهید بچه دار شوید...

تبادل نظر با دکتر محسن ایمانی، روان شناس

راستی، شما ازدواج نموده اید؟ چه مدتی است؟ بچه دار شده اید؟ نه؟ چرا؟ از زیر بار مسوولیت بچه داری فرار می کنید؟ وضع اقتصادی خراب است؟ رابطه تان با همسرتان تاثیر گذاشته است؟ از کم شدن محبت همسر می ترسید؟ شاید همه اینها تنها بهانه باشد و شاید هم دغدغه اصلی همسران اما باید دانست که با تغییر نگرشمان به زندگی، مشورت با کارشناسان و برنامه ریزی بهتر و مناسب تر، می توانیم فرزندی را به این جهان بیاوریم و خدماتی را که زمانی از والدین مان گرفتیم، به نسل بعد ارایه دهیم. از هر دست که گرفتی باید از همان دست هم پس بدهی!

آقای دکتر، بهتر است در سال چندم بعد از ازدواج، به فکر بچه دار شدن بیفتیم؟ اول، دوم، پنجم یا مثل برخی ها دوازدهم؟!

سوال خوبی است. تحقیق شده و دیده اند که معمولا و تاکید می کنم معمولا تا سه سال اگر برای زوجین مسئله ای از نظر اختلاف زناشویی پیش نیاید، احتمال کمتری وجود دارد تا در مراحل بعدی به اختلاف شدیدی منجر گردد و حتی به طلاق بینجامد. بنابراین توصیه می گردد که زوجین حدود سه سال از شروع زندگی مشترک صبر نمایند و سپس به فکر بچه دار شدن باشند تا فرزندشان درگیر مسائل ناشی از اختلاف بین والدینش نگردد و در واقع موجود سومی درگیر مسائل پدر و مادرش نگردد البته به 5 سال و هفت سال هم اشاره شده است اما نه در زمینه بچه دار شدن بلکه در زمینه صرفا نداشتن اختلاف اساسی بین زوجین که مثلا اگر تا 7 سال بین آنها مشکل حادی پیش نیاید، به احتمال قریب به یقین، زندگی دوام خواهد داشت البته اگر با تحمل و اجبار نباشد. به هر حال زوجین باید مطمئن شوند که زندگی شان ثبات کافی دارد و از نظر روانی و جسمی به خود و فرزندشان آسیبی نمی رسد.

اما زوجین جوان امروزی پا را از این هم فراتر می گذارند و 6 یا 7 سال برای بچه دار شدن صبر می نمایند. آیا درست است؟

این کار بیشتر به دلیل فرار از مسوولیت است و البته دلیل دیگرش هم نداشتن شناخت کافی از طرف مقابل یا نداشتن اعتماد به همسر است یا تصور می نمایند به دلیل اختلاف هایی که وجود دارد، نمی توانند به دوام زندگی امیدوار باشند اما مهم ترین موضوع، همان نپذیرفتن مسوولیت است و می خواهند به اصطلاح راحت باشند، آزاد باشند و به هر حال می خواهند تربیت و پرورش موجود دیگر را که کاری مشکل است و به مهارت احتیاج دارد، به تعویق بیندازند اما در صورت دوام پیوند و وجود تفاهم بین زوجین باید نگرش آنان تغییر کند و مزایای پرورش فرزند را به آنان گوشزد کرد.

چه مزیتی دارد؟

اگر به اکثریت قریب به اتفاق افراد نگاه کنید، می بینید که بر اساس غریزه و فطرت، انسان دوست دارد فرزند داشته باشد و پاسخ به غریزه از راه درست و توصیه شده از سوی کارشناسان مصلح، موجب رضایت خاطر می گردد. این رضایت، عمیق و درونی است. انسان در زندگی این جهانی می خواهد به آرامش برسد و این یکی از هزاران راه رسیدن به آرامش است. مورد دیگر اینکه وقتی ما در شغلی هستیم و کاری را در زمینه شغلی مان فرا می گیریم و سپس آن را به نحو موثری به اجرا می گذاریم، چه قدر احساس شعف و رضایت می کنیم. فرزندپروری، مهارت می خواهد و به کارگیری این مهارت ها و به ظهور رساندن آنها موجب طیب خاطر می گردد. هرکسی می خواهد ثابت کند که مهارت هایی دارد و می تواند از آنها به نحو احسن استفاده کند و نتیجه بهینه دریافت کند. در هر زمینه ای، کار و شغل، زندگی خانوادگی، درس خواندن و حتی کارهای کوچکی که مثلا در طی یک سفر تفریحی بر عهده فردی گذاشته می گردد، فرد می خواهد با انجام دادن بهتر آن کارها، توانایی خود را اثبات کند. یکی از مهم ترین و جدی ترین این گونه فعالیت ها، فرزند داشتن و فرزندپروری است. شما به افرادی که فرزندانی پیروز دارند نگاه کنید. ببینید چه طور بین در و همسایه و مردم محل و فامیل و دوست و آشنا احترام دارند، چه قدر سرافراز و سینه به جلو سپر نموده راه می فرایند؟ ببینید مادر هادی ساعی چه لذتی می برد وقتی فرزندش این قدر احترام دارد و محبوب مردمش است. مادر هادی ساعی را با همه زحماتش و با همه مشقتش، به نام فرزندش می شناسند حتی ممکن است یک خاندان را به نام کوچک ترین فرزند خانواده بشناسند و این خاندان، مشهور به نیک نامی می گردد. انسان دیگر چه می خواهد؟ مگر نه اینکه بسیاری از پدران و نیاکان دیروز به وسیله فرزندانشان، نامشان را و حرفه شان را زنده نگه داشته اند؟ بسیاری از افراد را می بینیم که خود به آرزوهایشان نرسیده اند و می خواهند فرزندشان مثلا پزشک، مهندس، خلبان، تاجر، حسابدار یا معلم پیروزی گردد. این همان حسی است که به افراد آرامش می دهد و همین احساس که کسی ادامه دهنده راهشان در آینده خواهد بود، همین که در پرورش یک فرزند صالح، پیروز بوده اند و لذت بازی و رشد و تماشا لحظه های عظیم شدن و پیروز بودن بچه شان را دارند، برای داشتن فرزند البته با برنامه و با دانستن مهارت های فرزندپروری به میزان کافی انگیزه ایجاد می نماید. پدر و مادر شما آقای دکتر، از پزشک شدن شما چه قدر لذت برده اند؟

فکر می کنم در کنار اذیت هایم برایشان، خیلی کم است.

مطمئن باشید اذیت های شما هم برایشان لذت بخش بوده البته اگر در حد آزار و ایجاد مسائل اساسی و جبران ناپذیر نبوده باشد. به هر حال این جهان سرای لذت و باقی نیست. باید سختی کشید تا لایق نعمت های جاودانی شویم.

یادم می آید روزی مادرم می گفت: قبل از اینکه تو را داشته باشم، هیچ کودکی توجهم را جلب نمی کرد. به جهان آمدن تو مرا نگران همه بچه هایی کرد که به انتظار رد شدن از عرض خیابان بودند. از آن موقع، از همه راننده ها خواهش می کردم مراقب بچه مدرسه ای ها باشند چون تو را داشتم، تو مرا مادر همه بچه های عالم کردی.

شاید برانگیخته شدن محبت مان، دلسوزیمان و افزایش حس انسانیتمان و ایجاد حس مشترک برای توجه به یکدیگر، کمترین بهره از داشتن فرزند باشد. با احترام به همه آنهایی که بدون اینکه بتوانند فرزندی داشته باشند، از چشمه محبت خود، بچه ها دیگر را سیراب می نمایند.

منبع:www.salamat.com

منبع: راسخون
انتشار: 3 مهر 1400 بروزرسانی: 3 مهر 1400 گردآورنده: manotosport.ir شناسه مطلب: 1755

به "اگر می خواهید بچه دار شوید..." امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اگر می خواهید بچه دار شوید..."

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید